مسجد مقدس جمکران...
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۷ ب.ظ
السلام علیک یااباصالح المهدی...
خاطره ای از سفرمون بابچه های حلقه به مسجد جمکران
بعد از اینکه حلقه تموم شد، بااصرار بچه ها تصمیم گرفتیم که جمعه صبح بریم جمکرون
صبح شد اما هوا اونجوری که دلمون میخواست نبود
خلاصه زیر اون همه بارون سوار اتوبوس شدیم و رفتیم
وقتی رسیدیم یه سره رفتیم داخل مسجد و خودمون رو گرم کردیم
همینطور وسط استراحتمون یکم چشمک هم بازی کردیم
بعد از اینکه نماز جماعتمون رو خوندیم رفتیم برا ناهار
سیب زمینی ، تخم مرغ ، خیارشور و گوجه...به به!!!
داخل یکی از درگاه ها ، زیر سقف ، تویه حیاط جمکرون...
جلومون هم یه دسته از برادران ترک زبونمون عزاداری میکردن...
خلاصه خوردیم و با بچه ها شروع کریم بازی کردن...
آخر سر هم بچه ها از کتابخونه مسجد دیدن کردن و برگشتیم...
جاتون خالی...
ماکه اونجا برای خیلیا دعا کردیم...
شمایادتون نره براماها دعا کنین...یاحق
اگر پایتان،فقط پایتان به حرم سیدالشهدا علیه السلام برسد
با کسب اجازه از مقام عظمای ولایت
فرماندهی کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای
کربلای جدیدی را رقم خواهیم زد که تاریخ به خود ندیده باشد
و نماز ظهر را با سربازان امام خامنه ای به جماعت در بقیع میخوانیم...
_________________
لازم به ذکر است سردار سلیمانی در بغداد به سر می برند
وهمیشه اهل عملی کردن وعده هستند....
وهابیون کثیف حساب کار دستشان بیاید.